English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5394 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
color carrier reference U فاز مبنای حامل رنگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
color carrier U حامل رنگ
carrier color signal U پیام رنگی حامل
carrier color signal U پیام رنگ تابی
color tint , color tone U ته رنگ
carrier U روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carrier U سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
carrier U 1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
carrier U داده ارسالی موج مانند
carrier U ارسال داده ساده
carrier U مشابه 1595
carrier U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carrier U فرکانس سیگنال پیش از تقسیم شدن
carrier U سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carrier U وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
T carrier U استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC
carrier U حامل
carrier U موج حام-ل
carrier U برنامه حامل میکرب
carrier U دستگاه کاریر
carrier U ناو هواپیمابر
carrier U باربر
carrier U نامه بر
carrier U حامل غلطک حمال
carrier U carrier aircraft
carrier U حمل کننده
carrier U ترک بند
carrier U مکاری
carrier U متصدی حمل و نقل
carrier U موسسه حمل و نقل
carrier U وسیله حمل و نقل
carrier U فرستنده بار شرکت حمل و نقل
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان سفارش کننده نام ببرم؟
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان توصیه کننده بگویم؟
reference U دستیابی به محلی در حافظه
reference U توجه کردن یا کار کردن با چیزی
reference U مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
reference U فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
reference U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
reference U آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
reference U سفارش
self reference U خود ارجاع
who are your reference? U چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
with reference to U عطف به
with reference to U با اشاره به
in reference to U با اشاره به
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان معرف ذکر بکنم؟
reference U توصیه
reference U معرفی
reference U لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
reference U مدارک
reference U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
reference U منبع
reference U ماخذ
reference U مراجعه و رجوع کردن
reference U استفتاء کردن
reference U ارجاع امر به داوری
reference U معرف
reference U توصیه
reference U سوابق
reference U عطف
reference U کتاب بس خوان بازگشت
reference U اندیسی که ارجاعی به متن است
reference U مراجعه رجوع
reference U مرجع
reference U ارجاع
reference U اشاره
reference U راده
reference U بازگشت مرجع
reference U لیست موضوعات مرتب شده
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
free carrier U یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
carrier wave U موج حامل
common carrier U متصدی حمل ونقل حامل مشترک
carrier system U سیستم حامل
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
carrier sense U detect collision accesswith multiple دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
carrier company U تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
carrier detect U کشف حامل
carrier detect U تشخیص حامل
carrier handle U دسته حمل
carrier frequency U بسامد حامل
carrier frequency U فرکانس حامل
carrier handle U دستگیره حمل
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier frequency U فرکانس موج حامل
carrier gas U گاز حامل
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
negative carrier U محلقرارگیرینگاتیو
sound carrier U حامل صوت
log carrier U حاملچوبگرد
puck carrier U گوی دار
luggage carrier U ترک بند موتورسیکلت
troop carrier U نیرو بر
video carrier U حامل ویدئو
weapon carrier U کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
weapon carrier U حامل جنگ افزار
piton-carrier U میخحامل
suit carrier U پوششکتوشلوار
carrier's lien U در گرو شرکت حمل
carrier's risk U ریسک به عهده شرکت حمل ونقل
carrier's risk U خطرات به عهده حمل کننده
common carrier U گاراژ دار
combination carrier U کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
lumber carrier U کشتی تیر بر
oxygen carrier U اکسیژن بر
personnel carrier U نفربر
personnel carrier U خودرو نفربر
water carrier U دلو
bulk carrier U کشتی که کالای فله حمل مینماید
aircraft carrier U ناو هواپیمابر
aircraft carrier U carrier : syn
charge carrier U حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
free carrier U تحویل به حمل کننده کالا
actual carrier U موسسه حمل و نقل واقعی
air carrier U شرکت ترابری هوایی
helicopter carrier U ناو هلیکوپتر بر
fuse carrier U فیوزگیر
bulk carrier U وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
carrier pigeon U کبوتر نامه بر
carrier pigeon U کبوتر قاصد
carrier pigeons U کبوتر نامه بر
carrier pigeons U کبوتر قاصد
fuse carrier U نگهدارنده فیوز
ammunition carrier U مهمات بیار
ammunition carrier U خودرو مهمات کش
data carrier U حامل داده
ball carrier U بازیگری که با توپ میدود
battery carrier U شاسی باتری
data carrier U حامل داده ها
common carrier U مکاری
data carrier U داده بر
common carrier U شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
image carrier U حامل تصویر
attack carrier U ناو هواپیمابر افندی
destination carrier U کشتی حامل ناو تعمیراتی بمقصد یاتعمیرگاه
common carrier U متصدی حمل ونقل
letter carrier U نامه رسان پستچی
letter carrier U چاپار
contracting carrier U موسسه حمل و نقل موردقرارداد
hod carrier U ناوه کش
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی
reference datum U سطح افق بار یاوزن هواپیما
reference cell U پیل مبنا
reference cell U پیل مرجع
reference edge U لبه مرجع
reference electrode U الکترود مبنا
reference electrode U الکترود مرجع
reference frame U دستگاه مقایسهای
reference group U گروه مرجع
reference junction U اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
reference language U زبان مرجع
reference librery U کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
reference axes U محورهای مرجع
reference address U نشانی مرجع
ideas if reference U افکار عطفی
explicit reference U خص مثل فیلد یا دگمهای با نام یکتا
external reference U مرجع خارجی
print reference U شماره عکس هوایی
print reference U شماره سری عکس هوایی
delusion of reference U هذیان بخود بستن
external reference U ارجاع خارجی
global reference U ارجاع سراسری
forward reference U ارجاع به جلو
reference pilot U نمونه مرجع
implicit reference U مرجعی به شی که محل دقیق صفحه را نمیگوید ولی فرض میکند که شی روی صفحه جاری قرار دارد یا قابل دیدن است
punctuation for reference U زیر واژه
reference datum U سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
geographic reference U سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
map reference U فهرست شناسایی نقشه
cross reference U مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
call by reference U فراخوانی با ارجاع
letter of reference U توصیه نامه
letter of reference U معرفی نامه
reference [testimonial] U گواهی
cross-reference U سیستم مختصات
cell reference U ارجاع سل
circular reference U ارجاع چرخشی
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
backward reference U ارجاع به عقب
cross reference U سیستم مختصات
cross reference U شبکه چهارخانه
cross reference U ارجاع متقابل
cross-reference U مراجعه متقابل
cross-reference U مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross-reference U شبکه چهارخانه
frame of reference U چهارچوب داوری
frames of reference U چهارچوب داوری
cross reference U مراجعه متقابل
reference [testimonial] U مدرک
point of reference U آنچهبهشماکمککندموقعیتیرابهتردرککنید
reference sheet U برگ تعیین محل یکان برگ معرف
reference sheet U برگ راهنما
reference position U محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
reference time U زمان مرجع
reference signal U سیگنال مرجع
sortie reference U شماره پرواز
sortie reference U تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
Recent search history Forum search
1Potential
1 Keynote address
1I need a reference so I came in office on friday to ask you if you can be one of my reference.
1chip-on-carrier
2این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
2این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
2interfereometry
2interfereometry
0Sedo LogoThis page provided to the domain owner free by Sedo's Domain Parking. Disclaimer: Domain owner and Sedo maintain no relationship with third party advertisers. Reference to any specific servic
0solid color in English
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com